سه بهانه به درت آورده ام ...

ده روز

اول

فرصت ِ توبه 

 و

درهای مغفرت باز

این ده روز دست به دامن حضرت خدیجه (سلام الله علیها) به درب خانه اش کوفتیم 

تا چشم ببندد بر کرده و نکرده یمان ، تا بپوشاند در مهمانی اش  ...

ده روز

دوم

درهای رحمت و کرمش باز

این دهه را با صاحب کرم امام حسن (علیه السلام) دخیل ِ صاحب خانه می شویم

و از رحمتش مسئلت می کنیم 

ده روز

سوم

برات رهایی از آتش جهنم می دهند

دهه ی آخر را با آبروی خلقت مولا علی (علیه السلام ) ،

بخواه که آبرویت را بخرد و از آتش نفس و جهالت رهایت کنند ...

.

.

با این سه بهانه به درت آمده ایم، دستِ خالی ردمان مکن .

اینجا چراغی روشن است !

بعضي را ديدم كه يك عمر عبادت كرده است و هميشه ميگويد : معصيت كرده ام .

ميخواهد خودش را بشكند .

مي گفت : شما چنين و چنانيد ، من بدبختم و بيچاره ام .

ما هم نگاه كرديم و از آنجا كه خدا ميخواست ، چيزي نگفتيم .

او چشمش باز شده بود و داشت اين حرفها را مي زد .

بیين خدا با او چه كرده بود كه اين جور شده بود .
 
من هم به او نگاه ميكردم و لذت مي بردم .

از آن جا كه خدا ميخواست ، نه من از گناهش پرسيدم و نه خود او گفت .

من حواسم به چراغش بود كه در دست داشت و خودش را مي ديد .

چون خدا ستار است ، حفظ كرد .

خداوند جميل را آشكار كرد و گناه را پوشاند .

تا چراغ نباشد اتاق كثيف را نمي توان ديد . او چراغ روشن دستش بود .

بنده چراغ را نگاه ميكردم و او خرابي اتاق و سياهي را .
 
از اين صحنه خيلي كيف كردم .

اينها چراغي ست كه خدا روشن ميكند .

اگر ديدي گذشته ات بد بوده و خيلي تاريك است زياد غصه نخور .

اين چراغ براي علاج است .

اين عطاي ثانوي كه چشمت را باز كرد ، بزرگ است .
 
حاج محمد اسماعیل دولابی

عبدِ مخفیِ خدا


امام حسن مجتبي (ع) فرمود : خدا عبدش را در خلقش پنهان كرده است ،
 
يعني قشنگها را مخفي كرده است .
 
شما احتياطا به همه  خلق احترام بگذار ، سلام كن ، شايد به عبد خدا برخورد كردي .
" ليله القدر " هم مخفي است .
 
سه شبي را هم كه ميگويند شب قدر است ، احتمال گرفته اند .
 
در تمام شبهاي عمرت احتياطا " بسم الله " بگو ،
" انا انزلنا " بخوان ، شايد آن شب ، شب قدر شما باشد .
 حاج محمد اسماعيل دولابي

یا ستار العیوب

سلام

امروز آمده ام اینجا تا غزل خداحافظی بخوانم از تک تک دوستان ؛

دوستانی که همه و همه رفیقِ راه بودند .

آمده ام حلالیت خواهی :

راستش را بخواهید هر چه با خودم فکر کردم ، دیدم دیگر مردِ این میدان نیستم ،

حقیقتآ از ابتدا هم نبودم اما امید داشتم که شوم اما ...

می دانید ، نشد که آدم شوم باید به دنبال آدم شدن بدوم ، که دیر است دیر و مرگ زود است زود ...

از طرفی به طولانی بودن مسیر نگاه می کنم به تنهایی هایی که در پیش دارم

و از طرفی به کوله باری که خالیست و دستانی که ، اگر به سوی او دراز نگردد خالی می ماند

امید به رحمتش دارم که آخرین امید درماندگان است .

.

.

شاید روزی جای دیگر قلممان سر به زمین گذاشت ، شاید هم باز مهمانِ اینجا گردیم ،

شاید پس از مهمانی خدا بازگشتم شاید هم بعد تر ، نمی دانم خدا داند که کی و چه وقت ...

تا خدا چه خواهد 

 اما این روزها این تسنیم دیگر نایی ندارد برای زاری اش ،

دیگر دلش بی تاب است و قلم امانِ دلتنگی هایش نیست ،

دلش تنگ است ،

دلش برای بهشت تنگ است ،

دلش برای حسین (علیه السلام ) تنگ است ،

دلش برای ندیدن هایِ مولایش تنگ است ،

دلش تنگ است که نیست لایقِ فتبارک الله احسن الخالقین ،

دلش گرفته که شده مانعِ ظهورش ، که شده اشکی بر چشمانِ مولایش ،

دلش لک می زند که مقامش اولیاء الله گردد تا بنوشد از دستانِ ساقی عطشان  ...

.

.

این رفتن دلیلش پیشِ خدا باقی ست ،

و بدانید نه اتفاقی افتاده نه بخاطر کسی بوده نه هیچ دلیلِ دیگر که به ذهنتان می آید .

.

.

می گویند الرفیق ثم الطریق 

و شما رفاقت کردید و در این مسیر راهی ام کردید ، چشمانم به دنبال دعای خیرتان است و می ماند

و شما رفقا بودید که با نوشته ها و نظراتتان مدام به یادم انداختید که دستانم خالیست و هیچ ِ هیچم

همراه بودن با شماها همیشه بوی لحظه های اشتیاق رسیدن به خدا را می دهد

الهی که قلب و دلتان مالامال از عشقش گردد و فانی در او شوید همگی ...

القصه اینکه :

ما رفتنی شدیم تا بتونیم به دردِ بی عملیمون بسازیم و بخواهیم که آدممون کنن

می گویند که تا تصمیم نگیری به آدم شدن نمی توانی کبائری را که در درون داری بیابی

و دل را آماده ی حضورش کنی ، باید بروم خانه تکانی ه دل ؛ باید آماده شوم

که هیچ ندارم جز عمری شرمندگی و رو سیاهی

باقی لطف و رحمته اوست که چشممان به آن سو ست .

.

.

اما قبلش باید از تک تک دوستان ، 

در این لحظه ها بخواهم که باز چشم ساترشون رو به رومون باز کنن

و کرم کنن و بخششند تا خدا ببخشه ...

و اگر نقصی بود پیشتان به امانت ،

که خدا خواست که پیشِ شما خوبان قصور کردیم و امید به چشم پوشیِ تان داریم  

در این چند صباح  اگر بد بودیم و بد کردیم که قطعا جز این نیست ما رو به حرمت خون شهدا ببخشید

اگر حرفی، قضاوتی، فکری و هزار اگر دیگر ...

حلالمان کنید و بیش از قبل دعایمان و در آن روز شفاعتمان .

یا علی مددی .

دستِ خالی


الهی انت القوی و انا الضعیف

خدایا کم اوردم

خدایا کم اوردم

خدایا کم اوردم

مولای ِ من

من کم اورده ام

خدایا تو تویی  و  من منم

خدایا

 من منم ، همان بنده ی بیچاره ات

و تو تویی همان که جز تو ندارم پناهی

رحم نما

خدایا جز تو هیچ کس را ندارم

هیچ کس

خدایا من کم اورده ام ...

نزدیک تر از ...


وقتی نامش را می بری دلت قرص و محکم می شود ...

انگار هیچ نبوده و نیست !

تکرار که می کنی پس لرزه های وجودت آرام تر می شود ، اصلآ انگار نبوده جز آرامشی در این وجود ...

وقتی می گویی همه چی با تو ،

دیگر خیالت راحت می شود و کنار می نشینی فقط تماشا می کنی

می دانی که برایت کم نمی گذارد

اما باز این افکار نچشیده ی او ، رهایت نمی کند هر روز مدام تکرار می کند

راستی نکند یادش رود که ...!!!

اما نمی دانی که او تمام ندانسته هایت را هم برایت حل می کند

پریشان تر که می شوی به دلت می اندازد که بگویی و بخوانی

نامش را ...

حسین حسین حسین

اینجا کسی منتظر نیست !


اینجا نوشته " جهان در انتظار توست "

اینجا همه گناه می کنند

آقا دروغ  است این نوشته ها

آقا نیا ، کسی منتظر نیست ...

غربت

امروز هم بوی ِ غربت ِ جمعه را می دهد

امروز هم توقع آمدنت را دارم آقا ...

" نیمه شعبان "

یاد

این بار بعد از سلام بر حسین ت

 بگو " اللهم عجل لولیک الفرج "

تا دیگر مولا نگوید شیعیان ما ، ما را به اندازه ی آب خوردنی هم نمی خواهند ...

اگر ما بخواهیم او خواهد آمد

  شاید این جمعه بیاید

 اما ...

بهر ِ آماده شدن این جمعه و آن جمعه کم است

باید از نو دوید

تا که آخر شنید

 انا مهدی َش را ...

.

.

.

مددی باید خواست ؛

گر تو خواهی

شود این جمعه بیایی

و

 همگی گردیم یاور ِ تو

 یک اشارت کافی ست

یک اشارت آقا

جان ِ مولا مددی

مددی یا مولا

یک پیشنهاد :

توصیه آیت الله وحید برای شب نیمه شعبان :

دعای عمومی برای فرج راس ساعت ۱۱شب نیمه شعبان

۱. سوره یس

۲. زیارت آل یاسین

۳. دعای فرج

اللهم عجل لولیک الفرج

و العافیه و النصر

و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره

و المستشهدین بین یدیه

.

.

دلها ز هجر روی مهت چون شکسته اند
چشمان به راه آمدنت بس که خسته اند

خیل عظیم منتظــران با تمــام عشـــق
از عمق دل به یـاد ظهــورت نشستـه اند

" میلاد ِ مولایمان مبارک باد "

 التماس دعا


پذیرایی این پست :

دهانتان را خوش بو کنید با ذکر صلواتی برای شادی روح
آیت الله العظمی محمد تقی بهجت (ره)