یابوفاضل دخیلک
تو حرم می چرخید و درِ گوشی به هرکسی چیزی می گفت
و
عیدی کف ِ دست شون می ذاشت؛
نزدیک شد و گفت :
خدا مقدراتشو با توسل به حضرت عباس برهم می زنه
چرا برادره زینب رو صدا نمی زنی ...؛
* گفت: «عزیزکم، آقا اباالفضل(ع) مال بارافتادههاست.
یعنی کارت گیر اساسی دارد.
وقتی گفتی اباالفضل(ع)، یعنی آن قدر بیپناه شدهای که دست گرفتهای به دامن مردی که خودش دست نداشت.
دامنش را گرفتهای که دستت را بگیرد».
همیشه این نوشته که نمی دانم از کجا خوندم تو ذهنم می چرخه وقتایی که خیلی ناامیده ناامید می شم ...
+ نوشته شده در ساعت توسط
|